دوباره سلام منگول جونم . يه چيزي ازت ميخوام : ميخوام نظر قبليمو که برميگشت به نظر ÷ترس حذف کني ميترسم ناراحت بشه .باشههههههههههههه؟
ملسي كه سرزدي خواستي بيا جوابه نظرتوبخون جيگر
اين شعره خيلي جالب بود معلومه يه شاعري
گفتمو دوبارم ميگم اگه باتبادل لينك موافقي بيابگو باي باي جيگر
كدوم شعر حافظ شعري ژكه نديدم !
نه عزيزم ، من ناقلا هستم و تو منگول تفاهمي نمي بينم
سلووووم عزيزم مرسي که سر زدي وبلاگ توهم خيلي نازه . مرسيييييييييييييييييييييييييييييييي بووووووس
نميخواستم بيام ولي چون اس دادي اومدم ببينم چه خبره؟
ميبينم طرفدار پيدا كردي! نكنه خبريه!؟
احمد جان شما كه از كلمه ريدن بدت مياد ميتوني خودتو بكشي كنار تا قهوه اي نشي. توي كار بزرگترا هم دخالت نكن عزيزم.رفتم وبلاگت ديدم نظراتت فقط خصوصيه.به خودم گفتم اينجا نظر بذارم چون اينجا با من در افتادي.
مونا جون تو هم زياد ذوق زده نشو چون اينايي كه ازت تعريف كردن به خاطر اينه كه بهشون سر بزني.حتما الان خيلي خوشحالي كه چندنفر ازت تعريف كردن!
بذار منم ازت تعريف كنم....
به به، عجب وبلاگ قشنگي! عجب قالب خوشگلي داري تو! واي چقدر تو با استعدادي! آفرين!
الان داري نوشابه با تي تاپ گاز دار ميخوري مگه نه؟
بخور بخور، نوش جانت. بازم ميام ازت تعريف ميكنم.
سلام منگول جونم
قشنگ بود
منم اپم مي خوشحالم بسري
موفق باشي
سلام اين بارم تو وبت گل كاشتي ولي اين جمله هه يك كم ناجوره.!!نيست؟
اينو در جواب همه ي اون نامردايي نوشتم که تو طول تاريخ ريدن به هيکل اين شعر حافظ جووووووووووووووووووووووووووووووووووونم.
خوشحال ميشم بهم سر ميزني ممنون لا اقل از تنهايي در ميام بازم سر بزن.
نظرت درباره ي اين جمله چيه:
وقتي قدرت عشق بر عشق به قدرت غلبه کند ، دنيا طعم صلح را مي چشد .
عاليه مگه نه....!؟
سلام ... من نمي دونم چرا وبلاگ تو رو ميام باز كنم كلا صفحه مرورگرم قاط مي زنه ... منگول جونم ... يه نصيحتت كنم بشنو و پند گير ... يه جوري بنويس كه وقتي چند سال ديگه كه فكرت بزرگتر شده بود برگشتي خوشت بياد ...جواب بي ادبي رو با بي ادب نده گلم ... در کل جالبناک بود
دنيا چنان پر است از فراواني كه چاره اي نداريم جز شادماني
شاد باشي و سراسر رنگين كمان
ريدددددددددددددددددددددددييييييييييييي با اين وبلاگت.
از اون قالب وبلاگت گرفته تا اين پستاي مزخرفت،همش چرته!
حالا خوب شد زينب جون يه مطلب در مورد اين حافظو خال هندو و بخارا نوشت تا طبع شعر تو هم باز بشه.
مگه اين كه يه سر بياي توي وبلاگ ما تا يه چيزايي ياد بگيري.
تو از همون اولش هم بد سليقه بودي مونا جون. از همون اول هم زشترين قالبهاي وبلاگو انتخاب ميكردي!
نميخواستم بيام توي وبلاگت چون گفته بودي كه ديگه نيام. ولي خوب شايد ديگه نيومدم.
باي باي......
سلام...
ممنونم كه سر زدي منگول جان...
فقط اين عبارت ريدن به هيكل تاريخت منو كشته...
ايول...
بازم پيش ما بيا...
قربونت...
راستي... به قول دوستاي پاييني خيلي با استعدادي...